۲۹ اسفند و مصدق
روزنامه پیام استان سمنان روز شنبه در شماره چهار هزار و ۷۲۴ مطلبی با عنوان ‘ ۲۹ اسفند و مصدق’ به قلم ‘منصور فرزامی’ منتشر کرد.
در این مطلب آمده است: مصدق، بیهیچ پسوند و پیشوندی و بدون این که بخواهیم تقدیس یا تطهیرش کنیم، به سبب اندیشهها و اعمالش، سرمایه ی غنی و بزرگ ملی ماست. اما مشکل ما اینجاست که این سرمایه و سرمایههای از این دست را چگونه و در کجا میتوانیم حفظ و خرج کنیم بدون اینکه وارد مقوله ی اغراق و افراط و تفریط شویم.
شکی نیست که مصدق متعلق به چند نسل گذشته است و نسل امروز ممکن است از جنبهی احساسی، وی را رد یا تایید کند. پس بهترین کار این است که برای بازیابی نکات مثبت و منفی اش، همایش بینالمللی با دعوت از پژوهشگران داخلی و خارجی ترتیب داده شود چون مصدق، به غیر از این که از رجال بزرگ سیاسی معاصر ماست، برای خارج از ایران و از نظر کشورهای آسیایی و آفریقایی نیز نماد استقلالطلبی و مبارزه با استعمار و استثمار است و انقلاب مصر و الجزایر و تحولات عراق و… متاثر از اندیشههای استعمارستیزی او شکل گرفته و در جنبش غیرمتعهدها، میتوان تاثیر کلام و عمل و اندیشهاش را در امثال «جواهر لعل نهرو»، «جمال عبدالناصر»، «مارشال تیتو» و… به خوبی دریافت. بنابراین، حقی بزرگ بر ذمهی تاریخ معاصر ایران دارد و اینکه بخواهیم جهت پاسداشت ایشان و رضای خاطر دوستداران و معتقدانش، نام خیابان «نفت» را به «مصدق» تغییر دهیم، هرگز کافی به نظر نمیرسد.
از طرفی، همان گونه که «ننگ با رنگ» پاک نمیشود، حذف نام شاخصهای تاثیرگذار و تاریخ ساز هم با امر و رنگ، محو شدنی نیست چون این بزرگان، جریانی ساخته اند که در این جریان، مشی فکری و درک و تلقی خبرگان و متفکران جامعه بدان شکل گرفته است پس به زیان غیرقابل جبران کشور است که بخواهیم این منشأ را نادیده بگیریم یا باورمندان را به عقیده ای که از این جریان شکل گرفته و متاثر شده، منع کنیم. این منع کردن به بهای از دست دادن پشتوانههای عظیم فکری کشور و نیز حمایتهای آنان منجر خواهد شد. چون با کاوش و پژوهش در زندگی زنده یاد، محمد مصدق، به نکات بسیار مهمی میرسیم که میتواند چراغ حال و آیندهی توسعهی کشور و نیز عبرت از عملکردهای گذشته باشد:
مصدق، سیاست مدار بزرگی بود و در کورانهای سیاسی و مبارزاتی، پخته و پرورده و موقعشناس شده بود؛ به پشتوانهی همین تفکرات سیاسی، در ماجرای «ملی شدن صنعت نفت» و قطع شریان اقتصادی و استعماری انگلیس، از تعارض میان انگلستان و آمریکا، به نحو کامل استفاده کرد و به مقصودی که میخواست با محکوم کردن حکومت لندن و سربلندی ایران عزیز، دست یافت.
در سیاست اقتصادی، در پی اقتصاد بدون نفت بود. دلیل ما، بیلان صادرات و واردات دولت ایشان و دولتهای قبل و بعد است. در تولید داخلی، به قول اقبال لاهوری: «از حریرش نرمتر کرباس توست». این نکته می تواند قابل توجه همهی کسانی باشد که هیچ اعتقادی به «اقتصاد مقاومتی ندارند» و میلیاردها دلار کالای قاچاق را از اسکلههای غیرمجاز وارد میکنند. و بیفزایید واردات شکر و چادر و… و قیاس کنید اینها را با مصدق عاشق ایران و ایرانی. براستی که به قول مولانا: «از قیاسش خنده آمد خلق را» مصدق، اشرافزاده بود، اما زندگی اشرافی نداشت و با وجود اصرار رضاخان، نخواست، قاجاری مطیع و دست نشانده و جیرهخوار باشد. معروف است که در دوارن تصدی دولتیاش، حقوق نگرفت و به هزینهی شخصی خود به دادگاه لاهه رفت و با مدافعات متقن و محکمهپسند ابرقدرت انگلستان را محکوم کرد و بدون هیچ غروری با همان تواضع شخصیاش به وطن بازگشت.
پاکترین رجل سیاسی ایران، به شدت به افکار عمومی احترام میگذاشت، به همین دلیل، برخی با وارونه بینی، به عوام فریبی منسوبش کردند. پیرو سیاست موازنه ی منفی در برابر قدرتمندان بود و میگفت: نه به این امتیاز میدهیم و نه به آن.
همین امر قاتل بیرحم تدبیر او شد و مثل عزل امیرکبیر که مقتدایش بود، انگلیس و روس و آمریکا و نیز وابستههای جیره خوار و حقوق بگیران خائن داخلی در ساقط کردن او کوشیدند و اراذل را با چماق به رزمش فرستادند به قول بیهقی: «مشتی رند را سیم دادند تا سنگ زنند…» این مرد بزرگ به پیروی از امیر براستی «کبیر» هیچ رابطهای را با ضابطه عوض نمیکرد.
در این باره، حکایت آن تاجر وارد کنندهی چای، بسیار عبرتانگیز است که هرگز اجازهی واردات چای را به او نداد و هیچ توصیهای را هم نپذیرفت، اما او را به خانه دعوت کرد و گفت تا برایش، چای بیاورند. آنگاه پس از نوشیدنش پرسید: طعم آن چگونه بود؟ گفت: خیلی خوب بود. نخست وزیر گفت: پس چرا با چنین طعمی از چای داخلی، میخواهید از خارج، چای وارد کنید؟
سالروز ملی شدن صنعت نفت گرامی باد در اسفند ماه هرسال به دو مناسبت یکی ۱۴ اسفند سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق و مناسبت دوم ۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت ، در اکثریت قریب به اتفاق روزنامه ها ونشریات وسایت ها مطالبی در اهمیت این دو رویداد درج میگردد ، و هرساله سئوالاتی مطرح میشود که براستی مصدق که بود ؟ مصدق چه کرد؟ راز ماندگاری نام ویاد او بعداز ۶۰سال در چیست؟
به خردی به خوی کیان اخت شد
ازین روی نامش کیاندخت شد
محمد مصدق در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش میرزا هدایتالله آشتیانی معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجمالسلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایبالسلطنه ایران بود.مصدق در اولین دوره انتخابات مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود، رد شد. مصدق در سال ۱۲۸۷ خورشیدی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سوئیس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد.در پاییز سال ۱۲۹۹ به حکومت فارس منصوب گردید و سال ۱۳۰۰ به وزارت دارایی رسید. مصدق بعد از این سمت، در سال ۱۳۰۱ نیز در آذربایجان به مشاغل دولتی سطح بالا رسیده و مدتی بعد به دلیل مخالفت با حکومت مرکزی از این سمت استعفا داد. سال بعد وزیر امور خارجه ایران شد و در سال ۱۳۰۳ که همزمان با آغاز دوره پنجم مجلس قانونگذاری بود، به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی انتخاب شد. همین طور در دوره ششم نیز دوباره به این سمت دست یافت.
بعد از اتمام دوره ششم به دلیل دخالت دولت در انتخابات مجلس، از سیاست کنارهگیری کرد. دکتر مصدق بارها از سوی دولت و حکومت به زندان افتاد یا تبعید شد. از آن جمله بعد از کنارهگیری از سیاست در چهارم تیر سال ۱۳۱۹ بود که به بیرجند اعزام شد و تا آذرماه همان سال در زندان بود و دوباره به احمدآباد تبعید شد. مصدق در دورههای چهاردهم و شانزدهم مجدداً از طرف مردم تهران به عنوان نماینده انتخابی و مردمی به مجلس رفت و در این زمان بود که برای احقاق حقوق مردم ایران به تشکیل جبهه ملی اقدام کرد تا بتواند در راه مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت ایران گامهای مثمرثمرتری را بردارد و عاقبت موفق شد در روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس سنا بگذراند
مصدق چه کرد؟
1- قرارداد ظالمانه نفت ایران وانگلیس را لغو کرد ونفت را ملی کرد ، برای این منظور بارها وبارها در دیوان داوری لاهه از حقوق ملت دفاع کرد و رای به نفع ایران را دریافت کرد ، در طول سفرهای مکررش تمامی هزینه های خود وهمراهانش را از جیب خود پرداخت. جمع درآمد نفت ایران درسال ۱۹۴۸مبلغ ۷۹ میلیون لیره اعلام میشود که۲۸ میلیون لیره به عنوان مالیات به کشور انگلیس پرداخت میشود وحق الامتیاز ایران ۱۰ میلیون لیره وبقیه هم ذخیره ومخارج بهره برداری.
2- درمقابل تمامیت خواهی محمد رضاشاه ، ودفاع از قانون اساسی مشروطه ایستاد و اختیارات شاه را در چارچوب قانون اساسی محدود کرد واین یعنی تداوم نهضت مشروطه در ۱۰/۹/۱۳۳۱ اعلام داشت: پادشاه باید سلطنت کند نه حکومت ،من نخست وزیر ملت هستم نه نخست وزیر شاه یا مجلس
3- هنگام نخست وزیریش ۳۷۳ نشریه منتشر می شد که ۷۰ نشریه کاملا با اومخالف بودند واز هیچ دشنام وتهمتی علیه او دریغ نمی ورزیدند اما او با نامه به شهربانی هرگونه برخورد با آنها را ممنوع ساخت ،مصدق نجات کشور را منحصرا درایمان به دموکراسی حقیقی وایجاد حکومت واقعی مردم برمردم می دانست. درنامه دی ماه ۱۳۲۸خطاب به جبهه ملی می نویسد: …منظور آزادی خواهان ایران این است کهبا ایجاد حکومت مردم برمردم بدون بروز حوداث نامطلوب واز راه قانون وصلح وسلم ، در اوضاع مملکت اصلاحاتی به نفع مملکت وملت بشود ونفاق وشقاق دولت وملت از بین برود …
4-سازمان بیمه های اجتماعی کارگران در سال۱۳۳۱ توسط دولت مصدق بنیان نهاده شد 5- لایحه قانون شهرداری ها را در آبان ۱۳۳۱ تصویب نمود . که اجرای قانون تعلیمات اجباری ، احداث کتابخانه ، کودکستان ، کلاس ها ی اکابر ،نوانخانه وپرورشگاه و بیمارستان امراض ساریه ، شیرخوارگاه وسخت خانه های ارزان قیمت و….. از زمره وظایف شهرداری ها تعیین شد.
6-در آذر ۱۳۳۱ نهادی با عنوان کمک به مستمندان وبه کار گماردن آنها را تصویب کرد
در مورد مصدق چه گفته اند ؟
لوموند در هفتم مارس ۶۷ از قول گاستون فورنیه ، مصدق را کورش کبیر معاصر لقب داد . رادیو صوت العرب ، او را روح بزرگ ومبارز وقهرمان آزادی وجهاد در راه وطن برضد استعمار واستبداد خواند .
رادیو فرانسه در سوگ او گفت :مصدق برای مردم ایران در حکم یک پیام آور بود دفاع همیشگی از حق محرومان در مقابل زورمندان حضرت یونس مقدس را به یاد انسان می آورد .
روز نامه فیگارور با عنوان شخصیتی فوق االعاده از او یاد کرد .
تایمز لندن از او باعنوان مردی پاکدامن ومصلحی جدی نام برد .
ایدن وزیر خارجه بریتانیا ،بعد ازدستگیری مصدق میگوید:برای اولین بار به خواب راحتی رفته است
چرچیل گفته بود: تاثیرزبان وسخنان مصدق کمتر از حمله یک میلیون چریک مائو نیست.
به پاس حماسه بزرگش در مجامع جها نی به عنوان مردسا ل انتخاب شد.و عکس پر ابهتش بر روی مجله تایم قرار گرفت.
سرهنگ ناصر رهبر مصر ،دکتر سوکارنو در اندونزی،دکتر نکرومه در غنا ،دکتر نایورا در تانزانیا،و……….
درمبارزاتشان خود را شاگردان مکتب ملی کردن مصدق می دانسته اند.
چو تاجی به تاریخ نامش بود //هماره گرامی یادش بود