مرغ شبخوان كه با دلم مي خواند
رفت و اين آشيانه خالي ماند
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بي بازگشت
“سايه”
خاكي بود و صداي خس و خاشاك، نماد وطن دوستي ومردم داري ، نغمه خوان آزادي، ناله عشق ، ناز معشوق،از قويدستان بر حذر ، در كنار مردم راست قامت و استوار ايستاده ، صدايش آگاهنده و برانگيزنده ،پژواک رنج وشادی مردم ، صداي مولوي،سعدي، خيام و حافظ، و…. اينگونه بود كه بر قله هاي رفيع قلوب مردم ايستاد و “بيداد” كرد ساكن جان من و ماي ايرانيان شد . بقول سايه اگر حافظ زنده بود سر تا پاي شجريان را غرق بوسه مي كرد . ميگريند ايرانيان سوگواران در ميان سوگواران ،ترنم صداي دل انگيزش همواره طنين انداز قله هاي رفيع دلها و فرهنگ ايرانيان و جلا دهنده هويت ملي ما خواهد بود .
سعديا مرد نكو نام نميرد هرگز
مرده آن است كه نامش به نكويي نبرند
يادش جاويد و ماندگار- عباس کاظمی