دانش سیاسی و تمثیل پزشکی
آیا دانش سیاست با زندگی عملی و آرمان های انسانی انطباق دارد؟
آیا با سواد های سیاسی ،توان ایجاد تغییرات اجتماعی را دارند؟
در آخرین تعریف از سواد ، یونسکو ،کسی را با سواد می داند که توان ایجاد تغییرات در زندگی را داشته باشد ، کنشگران سیاسی جامعه که دارای سواد و تجربه سیاسی هستند آیا توان ایجاد تغییرات در زندگی اجتماعی خود را دارند؟ اگر قدرت درک و تحلیل شرایط و تحولات اجتماعی جدید را داشته باشند می توانند خلاقیت یافتن راهکار های جدید و ایجاد تغییرات را داشته باشند و راه کار عملی در راستای دستیابی به آرمان های انسانی را تجویز و پیگیری نمایند ،در آنصورت دارای دانش سیاسی هستند ،بقول یکی از اندیشمندان اگر در سیاست شکست خوردی یعنی حرفت مناسب زمانه ات نبوده .
بشیریه می گوید:در دانش سیاسی امروز ،روی هم رفته پیوند دانش و پژوهش با نیاز ها و خواسته ها و ارزش های جامعه به دست فراموشی سپرده شده و در نتیجه پیوند میان دانش سیاست و زندگی سیاسی از همگیسخته شده است در فلسفه یا دانش سیاسی دیرین ،معنای حکمت سیاست ،بعنوان دانش ،در پیوند آن با زندگی سیاسی بهتر و آرمان های انسانی نهفته بود، اما با علمی و اثباتی شدن سیاست ،…..هدف آن گم شد و دانش سیاست به پژوهش تجربی صرف و بی علاقه به زندگی عملی و آرمان های انسانی بدل شد.(بشیریه،۱۳۹۸)
اعضای جامعه های انسانی دارای مجموعه ای از منافع و مطالبات و خواست ها و ارزش های متفاوت هستند که برآیند آنها جهت دهنده تحولات اجتماعی اند ، وظیفه احزاب و کنشگران سیاسی تنها شناخت و تفسیر مجموعه منافع جامعه نیست ،بلکه ارائه راهکارهای عملیاتی برای رفع و تعدیل بحران های اجتماعی و زدودن ناسازواری ها و ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی ،وظیفه اصلی و عاجل آنان باید باشد و در همین راستا باید تلاش و توجه و تمرکز خود را شکل دهند.
بشیریه می گوید : هرگونه معاینه و یا گفت و گویی از « آنچه هست » باید ابزار و مقدمه ای باشد برای گفتگو از «آنچه باید باشد» ….کارکرد اصلی سیاست ،شناخت و از میان بردن موانع رسیدن به هدف است. وی سیاست را همانند پزشکی می داند و سیاستمداران را پزشکان جامعه ،هنگامی که درد را شناختند باید نسخه درمان را هم بپیچند و راهکار عملی. درمان را ارائه دهند .وی می گوید : یکی از شیوههای عمده آسیب شناسی سیاسی از دیر باز کاربرد تمثیل یا استعاره طبابت و همانند سازی حکومت و دولت با پیکر فرد آدمی به منظور شناخت بیماری ها و آسیب های سیاسی بوده است .
یکی از نخستین اندیشمندان یونانی ،توسیدید تاریخ نگار نامدار است که به کاربرد تمثیل پزشکی برای بررسی پدیده های سیاسی به ویژه شورش و عصیان مردم روی آورد و دولت را به « بدن سیاسی » تشبیه کرد. …به نظر توسیدید ، وقتی میان طبقات مردم تعادل برقرار باشد ثبات رخ می نماید، اما وقتی همانند به هم خوردن تعادل مزاج های آدمی در نتیجه بیماری های فصلی ، بهم بخورد بیماری سیاسی طغیان رخ می نماید.
در سده های میانه در اروپا مارسیلیوی پادونایب در کتاب دفاع از صلح جامعه را با بدن انسان همانند می کند و بر آن است که جنگ و کشمکش در حکم بیماری جامعه است . وی مطالعات خود را در زمینه پزشکی و حقوق را به منظور تنظیم چارچوبی برای آسیب شناسی جامعه ،باهم در آمیخت.
دانته نیز در کتاب پادشاهی بر آن بود که حکمرانی با درمان طبی قیاس پذیر است و هم چنان که در جراحی کاربرد تیغ باید بعنوان آخرین راه درمان پذیرفته شود ،در سیاست نیر کاربرد زور باید آخرین طریق باشد.
نیکلاس کوزایی نیز آسیب های سیاسی را با واژگان پزشکی توضیح داد و سیاست مداران را پزشکان جامعه می دانست هم که باید چنان که در هرحال است دارو تجویز کنند ویا دست به جراحی زنند.
آکوئیناس وتوماس هابز و ژان ژاک روسو و…. و در ادبیات سیاسی ایران نیز از تمثیل طبی در دانش سیاسی بهره برده اند .
تمثیل ها پرتوی از روشنایی برواقعیات بی شکل می افکنند و آنچه را فهم ناپذیر است فهمیدنی می سازند .
اگر کنشگران سیاسی توانستند مانند پزشکان پس از تشخیص بیماریهای جامعه ،نسخه درمان و راه کار عملی تجویز نمایند ، آنگاه هم حرف مردم را زده اند ،پایگاه اجتماعی خود را افزایش خواهند داد و با پشتوانه قوی اجتماعی پیروز میدان خواهند شد.
منبع:
بشیریه ،حسین. (۱۳۹۸) دیباچه ای بر آسیب شناسی سیاسی، نشر نی ،چاپ دوم
عباس کاظمی قائم مقام دبیرکل سازمان معلمان ایران