به مناسبت ۲۸ اردیبهشت ماه زاد روز دکتر محمد مصدق
دکتر محمد مصدق از برجسته ترین مردان تاریخ ایران است که در مدت کوتاه زمامداری اش (۷ اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۸ مرداد۱۳۳۲)، ردپایی ماندگار در تاریخ ایران برجای گذاشته است. وی را از این جهت که موازین آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و سکولاریسم را در کارنامه خود دارد، می ستایند و وی را سوسیال دمکرات می نامند . در بد و امر دولت دکتر مصدق، برای نَخُستین مَرتبه مصوبهای تصویب کرد که هیچ فردی بهصرف باور و عَرضه نظر نباید تحت پیگرد قرار گیرد. همه اقشار، اصناف، احزاب و … در بیان خود آزاد هستند و دولت تنها باید ایجادگر «امنیت» برای جریان آزاد اطلاعات، افکار و نظرات باشد. در حالیکه پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد، تا به امروز مفهوم امنیت بهمعنای تهدید و حتی سرکوب آزادیهای جامعه بوده است . بخشنامه دیگر وی در روزهای نَخُست دولت ملّی، آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی بود. تا جاییکه از همان ابتدا جریان خشونتگرایی که نشریات را محل تاخت و تاز و تهدید نیروهای ملّی کرده بود، حتی پس از عملی کردن تهدیدات و در نهایت ترور نافرجام «شهید دکتر حسین فاطمی»، آزادی بیان و نشریات آنان توقیف نشد. احزاب دست چپی، بهرغم اینکه پیشتر بهواسطه ترور پادشاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ غیرقانونی اعلام شده بودند. نه تنها نشریات گوناگون خود را داشتند، بلکه از نخستین روزهای دولت تا ۲۷ مرداد ۳۲، اجتماعات و حتی اعتصابات صنفی آنان ،آزاد بود. دکتر مصدق در نخستین روز دولت، آزادی را محدود به یک جریان ندانست و در گفتوگو با رسانهها گفته بود: حاجت به گفتن نیست که آزادی تقید و محدودپذیر نیست.
دکتر مصدق بهرغم این که در طول زمامداری متوجه بود؛ اعتصابات صنفی و کارگری، موجب ناتوانی و چهبسا براندازی دولت میشود. بهرغم اینکه دولت آمریکا آزادی جریان چپ را دستآویزی برای تهدید و در نهایت سرنگونی کرده بود، بارها به دولت ملّی دکتر مصدق یادآور شده بود که آزادی آنان موجب تقویت ارودگاه کمونیسم میشود، دکتر مصدق نه باوری به این داده داشت و نه از باور راستین خود به «آزادی» حتی به بهای براندازی دولت ملّی، ذرهای عقبنشینی کرد.
از زنده یاد دکتر فریبرز رئیس دانا در مصاحبه ایی در مورد سکولاریسم بودن دکتر مصدق سئوال می شود. وی می گوید: قطعا اينچنين بود و اين مساله را بارها عنوان كرده بود. اغلب تصميمات دكتر مصدق متكي بر اراده مردم بود. نميتوان در تاريخ تصميمي را از مصدق پيدا كرد كه جنبه مذهبي صرف داشته باشد. با اين وجود دكتر مصدق يك مسلمان تمام معنا بود و به دين اسلام باور عميق داشت. ..وی عنوان می کند : از نظر من ۲۸ مرداد از اين جهت داراي اهميت است كه در ملت ما موجي از توانمندي و آزاديخواهي در مقابل قدرت شاهنشاهي به وجود آورد. دكتر مصدق تنها سه خواسته مطرح كرده بود؛ نخست اينكه نفت ملی اعلام شود. دوم اصلاح قانون انتخابات و آغاز دموكراسي در ساختار سياسي استبدادزده و سوم برخي دغدغههاي اجتماعي مانند بيمه، بالابردن حقوق معلمان و كارگران، حمايتهاي سنديكايي و گرفتن ده درصد از سود مالكان به سود مردم بود. اين سه مورد سادهترين و كوچكترين حقوق يك ملت است.
زندهیاد مصدق از مجلس چهاردهم به بعد که سیاست موازنه منفی را در مجلس مطرح کرد و استقلال ملی را یک ضرورت برای توسعه اقتصادی دانست، نشان داد که یک «سوسیال دموکرات» مترقی است
مصدق تاکید کرد که استقلال ملی لازمه توسعه است و گفت کشوری که استقلال ندارد نمیتواند توسعه پیدا کند. با همین اندیشه بود که در آستانه جنبش ملی کردن نفت یکی از درخشانترین صفحههای تاریخ مبارزات بشری گشوده شد و الهامبخش مردم جهان شد. یکی دیگر از خواستههای دکتر مصدق ، مساله عدالت اجتماعی برای رسیدن به توسعه بود. که دکتر مصدق این آرمان را داشت که بیمههای اجتماعی را پایهگذاری کند و در سال ۱۳۳۰ قانون بیمههای اجتماعی را به ویژه در ارتباط با کارگران راهآهن طرح کرد. مصدق با گرفتن درصدی از سهمیه مالکانه و اختصاص آن به عمران روستایی و تاسیس صندوق توسعه روستایی از این منابع، همچنین افزایش حقوق معلمان و ایجاد فرصت برای فعالیت تشکلهای کارگری، عدالت اجتماعی را پیگیری میکرد. مصدق علاوه بر این یک دموکرات بود و از طیفهای گوناگون در کابینه استفاده کرد و از آنها کمک میگرفت. بنابراین مصدق سه اصل را در کانون توجه قرار دارد: اصل اول استقلال ملی، اصل دوم عدالت اجتماعی و اصل سوم اعتقاد به دموکراسی. با اعتقاد به این اصول بود که او خواستار تغییر قانون انتخابات بود و میخواست در قانون جدید از نفوذ فئودالها، اربابها و توطئهگران در انتخابات جلوگیری کند.
عباس كاظمي