دستاورد های گرانبها و ارزشمند خرد جمعی
الزامات کنشگری مدنی
ازمهمترین ، الزامات کنشگری یکی سازمان یافتگی است ودیگری لحاظ کردن خرد جمعی .
سالهای سال است ، به بهانه های غیر منطقی ، معلم را علیرغم شعارها و تعارفات کلیشه ای ، از کمترین مزیت اجتماعی محروم ساخته اند . لازم به بیان نیست ، که در زمینه ها ی حقوق ، اضافه کارها و بیمه های درمانی ، مزایای پایان خدمت ، مسکن ، تسهیلات در مقایسه با دیگر شاغلین چه تبعیض هایی وجود دارد . نیازی به گفتن ندارد ، مدارس از چه بودجه سرانه ای برخوردارند و مدیران چگونه باید این هزینه ها را تامین نمایند و توقع تامین این هزینه ها از طریق والدین دانش آموزان ، چه تضعیف و تحقیری به بار می آورد و هزاران مورد دیگر که جامعه معلمان با آن دست به گریبان است .
مقایسه معلمان با دیگر کشورها هم برای همگان روشن است . با پراکندگی ، گله و گزارش ، با سر در گریبان بردن ، و کنج عافیت گزیدن ، امید هیچ معجزه ای نیست ، هیچ دستی از غیب برای گشودن قفل های ناگشوده ما دراز نمی شود .
برای محافظت از خودمان ،برای احقاق حقوق حقه امان ،برای جایگزینی نظم به جای نابسامانی ،برای جایگزینی ضابطه و قانون به جای رابطه ، باید سازمان یافتگی ، داشته باشیم ، گفت و شنودی ایجاد کنیم ، آنچه را که «هست » و آنچه که « باید باشد» را از هم جدا کنیم ، به یاری مغزها ودست هایمان، به چاره جویی پویا ، واضح ، منسجم بر پایه هایی استوار برای حل مشکلات دست یابیم .
مشکلات ما محصول قوانین و قرار دادهای اجتماعی است که ساخته دست بشرند ، برای اصلاح و بهبود و تغییر و سامان بخشیدن به آنها به کوششی صادقانه و فداکارانه و سازمان یافته ،مسالمت آمیز و قانونی نیازمندیم . تا کنون در جمع دوستان وخانوده و در رسانه ها ، به بیان درد هایمان پرداخته ایم اما هرگز نتیجه ای حاصل نشده وبه قول شاعر : دوصد گفته چو نیم کردار نیست . با سازمان یافتگی و استفاده از خرد جمعی می توانیم گفته ها را در عمل بکار گیریم . و در راه تحقق مطالبات خود در عمل و کاربردی کوشا باشیم .
مختصری در مورد خرد جمعی
خرد جمعی از لحاظ لغوی از دو کلمهی «خرد» و «جمع» تشکیل شده که «خرد» صفت و به معنای عقل، ادراک، دریافت، فهم بوده (معین، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۴۰۸). و جمع به معنای گردآوردن، فراهم کردن، چیزهای پراکنده را گردآوردن، و نیز به معنی جماعت، گروه و گروه مردم است (عمید، ۱۳۸۱، ج۱، ص۸۲۷).
دکتر حسین بشیریه : خرد جمعی معادل افکار عمومی شامل نگرشها، ارزشها و باورهای عموم مردم است. در دموکراسی فرض بر این است که خرد جمعی به طور مستقیم بر روی تصمیم گیریهای سیاسی تأثیر میگذارد.
خرد جمعی، هم نشانه زنده بودن و بیداری جامعه است، هم زنده و بیدار بودن جامعه را تقویت کرده، و آن را استمرار میبخشد. از یک سو، هر چه سطح حاکمیت خرد جمعی در جامعه افزایش یابد، کنش اجتماعی، سازمان یافته تر می شود، از سوی دیگر، هر چه کنش اجتماعی سازمان یافته تر و نظام مندتر باشد، سطح بالاتری از حاکمیت خرد جمعی را ایجاد می کند. بنابراین خرد جمعی، یک کنش مثبت، کارساز و پر برکت اجتماعی است که بر زمینه آگاهی و اراده و خواست روئیده و نشانگر حیات یک جامعه است
خرد جمعی از دیگاه شاعران :
خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی وزویت غمیست وزویت فزونی وزویت کمیست
ازویی به هر دو سرای ارجمند گسسته خرد پای دارد به بند
دلی کز خرد گردد آراسته یکی گنج گردد پر از خواسته
تو چیزی مدان کز خرد برتر است خرد بر همه نیکوییها سَر است
براي آن كه در صحت خرد جمعی و نظر جمع خللی ايجاد نشود لازم است كه ۴ شرط زير وجود داشته باشند:
تنوع آراء: هر فرد بايد به طور جداگانه اطلاعاتي از موضوع مورد نظر داشته باشد، حتي اگر اطلاعات غلط و مخدوش باشد.اين كه در قضاوت جمعي اصل تنوع رعايت شود به اين علت است كه :
الف )جمع تحت تأثير و نفوذ يك نظر و يا يك قدرت برتر قرار نگيرد
ب) افكار مستقل اطلاعات تازهای را وارد جمع ميكند. اگر بتوان به طريقی فرآيند ابراز نظر تدريجی را به اظهار نظرهای هم زمان تبديل كرد احتمال خطا در نتايج كاهش خواهد يافت. در اين حالت فرد تنها قائم به اطلاعات خويش است و از نظرات جمع اطلاعی ندارد تا تحت تأثير آن ها قرار بگيرد. به اين ترتيب اصل استقلال راي و تنوع آراء هر دو رعايت ميشوند
استقلال آراء: نظر افراد بايد به طور مستقل و بدون تأثير گرفتن از يك فرد يا گروهِ مشخص شكل گيرد.
عدم تمركز:افراد بايد پراكنده باشند.
جمع آراء: بايد مكانيزمی وجود داشته باشد كه بتوان توسط آن نظرات افراد را با يك ديگر جمع كرده و به يك نظر عمومی تبديل نمود.
اگر نظر دادن در مورد موضوعی چهار شرط فوق را در برگيرد، جمع به احتمال قريب به يقين پاسخی مطابق يا حداقل نزديك به واقعيت برای مسئله مطرح شده خواهد يافت.
خرد جمعی بر باهوشترین فرد و یا افراد همان جمع برتری دارد!
در یک روز پاییزی در سال ١٩٠۶ دانشمند انگلیسی «فرانسیس گالتون» خانهی خود را در شهر پلیموت به مقصد یک بازار مکاره در خارج شهر ترک کرد. گالتون ٨۵ ساله آثار کهولت را رفتهرفته در خود احساس میکرد اما هنوز از ذهنی خلاق و کنجکاو برخوردار بود، چیزی که در طول عمرش به وی کمک کرده بود به شهرت دست یابد. دلیل شهرت وی یافتههای او در موردِ وراثت بود که موافقان و مخالفان سرسختی داشت. در آن روز خاص گالتون میخواست در مورد احشام مطالعه کند. مقصد گالتون بازار مکارهی سالیانهای بود در غرب انگلستان، جایی که زارعین احشام خود را از گوسفند و اسب و خوک و غیره برای ارزشیابی و قیمتگذاری به آنجا میآوردند.
حضور دانشمندی مانند گالتون در چنان جمعی غیرعادی مینمود. ولی باید توجه داشت که گالتون به دو چیز بسیار علاقهمند بود. یکی اندازهگیری پارامترهای فیزیکی و ذهنی و دیگری مطالعه در خصوص پرورش نسل. گالتون که در عین حال پسرخالهی داروین نیز بود شدیدا اعتقاد داشت که در یک جامعه تنها تعداد اندکی، مشخصههای لازم برای هدایت سالم آن جامعه را در خود دارند و از همین رو مطالعهی مربوط به مسائل وراثت و نیز پرورش نسل، مورد توجه وی بود. او بخش بزرگی از عمر خود را صرف اثبات این نظریه کرده بود که اکثریت افراد یک جامعه فاقد ظرفیت لازم برای ادارهی جامعه هستند.
آن روز او در حالی که در میان غرفههای نمایشگاه مشغول قدم زدن بود به جائی رسید که در آن مسابقهای ترتیب داده شده بود. یک گاو نر فربه انتخاب شده و در معرض دید عموم قرار گرفته بود. هر کس که تمایل شرکت در مسابقه را داشت باید ۶ پنس میپرداخت و ورقهای مهر شده را تحویل میگرفت. در آن ورقه باید تخمین خود را از وزن گاو نر مینوشت. نزدیکترین تخمین به واقعیت برندهی مسابقه بود و جوائزی به صاحب آن تعلق میگرفت.
۸۰۰ نفر در مسابقه شرکت کردند تا شانس خود را بیازمایند. افراد از همه تیپ و طبقهای آمده بودند. از قصاب گرفته که قاعدتا باید بهترین و نزدیکترین نظر را به واقعیت میداد تا کشاورز و مردم عامی بیتخصص. گالتون این گروه افراد را در مقاله ای که بعدا در مجلهی علمی «طبیعت» منتشر کرد به کسانی تشبیه کرد که در مسابقات اسبدوانی، بدون کمترین دانشی در موردِ اسبها و مسابقه و تنها بر اساس شنیدههایی از دوستان، روزنامهها و این طرف و آن طرف بر روی اسبها شرط میبستند. او همچنین با مقایسهی این وضعیت با دموکراسی نوشت همان قدر که افراد درکی از وزن گاو نر داشتند به همان میزان نیز وقتی در انتخابات شرکت میکنند تا سرنوشت سیاسی کشور را رقم بزنند از اوضاع مملکت و مسائل مربوط به آن مطلعند.
اما یک چیز برای گالتون جالب بود، این که میانگینِ نظر افراد چیست. او میخواست ثابت کند چگونه تفکر افراد وقتی نظریاتشان با هم جمع شده و معدل گرفته میشود در صورتی که متخصص نباشند از واقعیت به دور است. او آن مسابقه را به یک تحقیق علمی بدل کرد. پس از این که مسابقه به انتها رسید و جوایز پرداخت شد، ورقههائی را که افراد بر روی آن نظرات خود را در خصوص وزن گاو نر منعکس کرده بودند از مسؤولین مسابقه به عاریت گرفت تا مطالعات آماری خود را بر روی آنان انجام دهد.
مجموعا ٧٨٧ نظر داده شده بود. گالتون به غیر از تهیهی یک سری منحنی آماری دست به محاسبهی میانگین ِ نظرات زد. او میخواست دریابد عقل جمعی مردم پلیموت چگونه قضاوت کرده است. بدون شک تصور او این بود که عدد مزبور فرسنگها از عدد واقعی فاصله خواهد داشت چرا که از دید وی افراد خنگ و عقب مانده در آن جمع اکثریت قاطع را تشکیل میدادند.
میانگینِ نظرات جمعیت این بود که گاو نر ١١٩٧ پوند وزن دارد و وزن واقعی گاو که در روز مسابقه وزن کشی شد ١١٩٨ پوند بود. گالتون اشتباه میکرد. تخمینِ جمع بسیار به واقعیت نزدیک بود. گالتون نوشت نتایج نشان میدهد که قضاوتهای جمعی و دموکراتیک از اعتبار بیشتری نسبت به آنچه که من انتظار داشتم برخوردارند. این حداقل چیزی بود که گالتون میتوانست گفته باشد.
چرخ عصاری
در سالهای نخستین قرن بیستم طبیعیدان آمریکائی «ویلیام بیب» در حین مطالعات خود در جنگلهای جزایر گویان با منظرهی عجیبی برخورد کرد. لشگر بزرگی از مورچهها در پیرامون یک دایرهی بزرگ که محیطی در حدود ۴۰۰ متر داشت بی وقفه در حال حرکت بودند. آنان هر ۲ ساعت و نیم یک بار به دور این دایره میگشتند. این گردش آنقدر ادامه یافت که پس از ٢ روز اکثر آنها جان خود را از دست دادند. آنچه که بیب مشاهده کرده بود بیولوژیستهای امروزی آن را «چرخِ عصّاری» مینامند. این دور باطل زمانی شکل میگیرد که گروهی از مورچهگان از «جمع» یا کولونی خود به دور میافتند. وقتی که چنین امری اتفاق میافتد آنان از یک قانون ساده پیروی میکنند. از مورچهی جلوی خود تبعیت کن. نتیجهی این امر شکلگیری چرخِ عصّاری است. این دور باطل زمانی میشکند که به طور تصادفی یکی از مورچهها به دلیلی نامعلوم دایره را ترک میکند و مورچهی بعدی به دنبال او به راه میافتد.
کلنی مورچه گان
«استیون جانسون» در کتاب درخشان خود به نام «ظهور» (ایمرجنس) میگوید: «کلنی مورچهگان معمولا بسیار خوب کار میکند. هیچ کس گروه را ترک نمیکند، هیچ کس فرمان نمیدهد و هیچکس اطاعت نمیکند. هیچ مورچهای بهتنهایی نمیداند چه میکند و هیچ نوع اطلاعاتی در اختیار ندارد اما جمع آنها غذا را پیدا میکند، ذخیره میکند، کارهای مربوط به جمع را به بهترین شکل انجام میدهد و تولید مثل نیز میکند».
اما همان اصلی که سازماندهی خیرهکنندهای را در بین آنان برای کار جمعی فراهم میآورد، یعنی تبعیت کورکورانه، باعث مرگ آنان در دایرهی آسیاب میشود. یک مورچه هیچ استقلال رأیی ندارد و به همین دلیل هم زمانی که در دایرهی مرگ گرفتار میآید راه خلاصی به بیرون را نمییابد. انسانها اما بر خلاف مورچهگان میتوانند مستقل فکر کرده و مستقل عمل کنند. استقلال معنایش ایزوله بودن از جمع نیست بلکه مفهوم آن این است که به طور نسبی و به میزانِ معینی فرد قادر است مستقل از جمع عمل کند. ما در آسیاب چرخان تا زمان فرا رسیدن مرگمان گام نمیزنیم آن هم تنها به این دلیل که فرد جلوتر از ما چنین میکند. این تفاوت مهم و چشمگیری است که جمع ما را از مورچهگان متمایز میکند.
استقلال به دو دلیل از اهمیت بسیاری در ارتقای هوش جمعی برخوردار است. اول این که از تکرار یک نوع خطا دوباره و سهباره و چندباره جلوگیری میکند. خطای یک فرد بر قضاوت یک جمع یک تاثیر خرد کننده ندارد اما اگر همان خطا به طور سیستماتیک در تعداد زیادی از افراد جمع گسترش یابد آن وقت است که رای جمع را به طور منفی تحت تاثیر قرار میدهد. دوم آن که افکار مستقل اطلاعات تازه و متنوع را وارد جمع میکند در حالی که اگر افکار مستقل نباشند همان نوع اطلاعات در جمع تکرار میشود و چیز تازهای به خرد جمع اضافه نمیشود.
بنابراین هوشمندترین گروهها آنهائی هستند که افراد آن از تنوع بالا و استقلال رای هرچه بیشتر برخوردار باشند. مفهوم مخالف آن این است که جمعی که افرادش به لحاظ فکری به هم نزدیک و نزدیکتر شوند از درجهی هوش چندان بالائی برخوردار نیست . توجه داشته باشید که معنی استقلال فکر افراد یک جمع الزاما این نیست که آنان دیدگاههای متین و منطقی داشته باشند. آنچه که ما میخواهیم به عنوان یک اصل مهم از آن یاد کنیم این است که هر قدر افراد یک جمع به یکدیگر نزدیکتر باشند و بتوانند با یکدیگر روابط فردی برقرار کنند تصمیم جمع از عقلانیت بیشتر بدور خواهد بود. هر چقدر ما به یکدیگر نزدیکتر باشیم باورهایمان به یکدیگر نزدیک شده و امکان تصحیح خطاهایمان کاهش مییابد. ممکن است به لحاظ فردی در اثر این همنشینی خود به هوش و دانش بالاتری دست یابیم اما قطعا جمع را به بیخردی و بلاهت نزدیک میکنیم.
دستاورد های گرانبها و ارزشمند خرد جمعی :
۱ـ کاهش قابل توجه ضریب خطا و اشتباه
۲ـ برجسته کردن نقاط قوت ، توانایی ها و فرصت های سازمانی
۴ـ برجسته کردن نقاط ضعف، لکنت ها و چالش ها
۵ـ ارائه راه کار های سودمند و کار آمد برای بهره وری بهینه از توان سازمان واز میان برداشتن موانع
۶ـ کاهش مقاومت افراد در برابر تغییرات و دگرگونی های سازمانی
۷ـ افزایش بازدهی و کارایی افراد .
گرد آورنده : عباس کاظمی مسئول كميته توسعه و تشكيلات سازمان معلمان ايران و دبير نشست دو روزه تهران(۲۵ و ۲۶ مرداد ۹۷) ، تکمیلی بخش هایی از مطالب ارائه شده در نشست دو روزه سازمان معلمان ايران
منابع :
۱- اقتباسی از کتاب تحقیقی «خرد جمعی» نوشتهی «جیمز سورویسکی» ترجمه مصطفی رضیئی ناشر کتاب سرای تندیس
۲- منابع اینترنتی