زنده یاد دکتر حسین عظیمی ، در رشته توسعه اقتصادی و برنامه ریزی ، دانش آموخته بود ، طی سالیانی دراز این دانش را با عمل نیز آمیخته بود ، برای« توسعه اقتصادی» تعریفی ارائه می دهد مبنی بر اینکه : توسعه اقتصادی تحولی تاریخی است که نباید فقط با شاخص هایی مانند در آمد سرانه آن را تعریف کرد . توسعه یک فرایند علمی است و قانونمندی آن برای شرق و غرب یکسان است ، ولی الگو و روش هایش متفاوت است ، همه کشورهای توسعه یافته در دو خصیصه مشترکند :
۱- فرهنگ شان علم محور است .
۲- فرهنگ شان انسان محور است .
توسعه فرایندی است که طی آن باورهای فرهنگی ، نهادهای اجتماعی ، نهادهای اقتصادهای و نهادهای سیاسی بصورت بنیادین متحول می شوند ، تا متناسب با ظرفیت های شناخته شده جدید ( علم باوری و انسان باوری) شوند وی بر این باور است ، که ایران در طی صد سال گذشته به دنبال تمدن سازی بوده است ، اما تمدن سازی دو بخش دارد : ۱- بخش مادی ۲- بخش معنوی.
جامعه ایران در بخش مادی یعنی ایجاد نهاد ها ونماد های نوگرایی(مدرنیسم)* مانند اتومبیل سازی ، موبایل ، سلولهای بنیادی ، انرژی هسته ای ، سیستم های حمل ونقل و….. عاشقانه و شیفته عمل کرده است . اما در بخش معنوی به معنای تغییرات فکری و اندیشه ای (مدرنیته ) مانند : علم باوری ، نظم ، مدیریت علمی ، دموکراسی ، قانون گرایی ، خرد گرایی و در ک هدف های آموزش و پرورش ، …. برخوردی تنفر آمیز و یا همراه با بی اعتنایی داشته است ، لذا نتوانسته است تمدنی بسازد .
مهمترین و اساسی ترین مشکل ما در فرایند گذار به توسعه مشکل « نگرشی ، تفکری و اندیشه ای» است . کار اصلی برای توسعه کشور ، شناخت مفاهیم ، کنار گذاشتن مفاهیم نادرست و ایجاد مفاهیم نو است. تجربیات جهانی دو مسیر اصلی برای پیمودن راه توسعه ، مشخص می کنند : ۱-محوریت فیزیکی ( حکومت سرمایه ) ۲- محوریت تحول فرهنگی ( حکومت اندیشه و کلام ) .
دکتر عظیمی جامعه توسعه نیافته را جامعه ای می داند که سیستم های آن بر اساس فرمان و سنت حرکت می کنند و فرهنگ کنونی جامعه را فرشته نگهبان «قدیم» می داند ، که به حکومت غیر استدلالی تبدیل می شود . فرهنگ قدیم در فرایند توسعه سدی محکم در مقابل هر تحول است ، فرهنگ قدیم شمشیر جدل بر می کشد ، لشگر ها می آراید و انسان های جامعه را به لشگر این تهاجم فرا می خواند ، تا به مصاف با لشگر نوسازی برخیزند . فرایند نوسازی که با مقاومت جدی روبرو می شود ، سرعت آن کندتر می گردد . اما در دنیای معاصر لشگریان نوسازی قدرتمندتر از آن هستند که کاملا مغلوب و از صحنه خارج شوند . در این مصاف خسارات زیادی بر جامعه و انسان ها وارد می شود ، جامعه کهنه منهدم می شود . اما جامعه نو شکل نمی گیرد ، ولی توازن قوا به نفع لشگر نوسازی است . این درگیری می تواند طولانی و فرسایشی شود . اما می توان نیرویی قدرتمند به لشگر نوسازی تزریق کرد ، و تحولی فرهنگی را سامان داد ، این تحول عمدتا در دوران اجتماعی سازی انسان انجام می گیرد . بر اساس نظر روانشناسان سن اجتماعی سازی انسان بین پنج تا پانزده سالگی است که در جامعه آ موزشی ما ، دوران ابتدایی را در بر می گیرد و روزی توسعه ایران شروع خواهد شد که در آموزش ابتدایی برای فرهنگ سازی باورهای لازم توسعه ایی ، کارمان را آغاز کنیم . این اولین سنگر در مصاف با قدیم است . در دوران ابتدایی از مدرسه انتظار می رود که معنای کار ، اسراف ، دولت ، احترام به آزادی بیان ، حس نظم پذیری جمعی ، احترام به حقوق دیگران ، تبدیل کنجکاوی نظری بچه ها به کنجکاوی علمی ، را رشد دهیم . و همه این موارد یعنی اجتماعی کردن و تزریق نیرویی قدرتمند به لشگر نوسازی . این باید یکی از استراتژی های ما باشد . در مدارس باید پول خرج کرد ، منابع اختصاص داد ، نیروی انسانی توانمند و دلسوز بکار گمارد ، به زندگی و به تعلیم معلمان رسیدگی کرد ، دانشمند ترین ، دانشمندان را به تدوین کتاب های دوره ابتدایی گماشت ، وسایل کمک آموزشی فراوان برای آنان فراهم ساخت . وقتی می گوئیم ابتدایی، نباید مفهوم بدوی ، ساده و اولیه به ذهنمان برسد . بلکه باید مفاهیمی مانند اجتماعی شدن ، بنیان ، محور ، اساس و پایه به ذهنمان برسد . مدارس پایه باید تبدیل شوند به محیط هایی که وقتی بچه ها واژه هایی مانند معلم ، مدرسه ،کتاب و علم را می شنوند مثل این باشد که واژه هایی مانند گل ، بهار ، طراوت ، زیبایی و مادر را می شنوند . نباید با تکالیف سنگین، نمره و امتحانات ، در کودکان ترس ایجاد کرد . مدرسه نباید، تقلیدکردن ، چشم گفتن ، ساکت بودن و منفعل بودن را بیاموزد نباید کاری کنیم که دانش آموزان پس از فارغ التحصیلی واقعا از تحصیل فارغ گردد .
سرمایه ما چاه های نفت نیستند ، سرمایه ما در دبستان ها نشسته اند .
*فرهنگ جامع علوم سیاسی: مدرنیسم یا نوگرایی ، تلاش در جهت هماهنگ ساختن نهاد های سنتی با پیشرفت علم وتمدن است که مدرنیسم نمود های بیرونی تمدن غرب است و مدرنیته عناصر درونی فکری ، فلسفی و فرهنگی آن بوده و دارای رشته ای از مفاهیم اساسی است که با یکدیگردر ارتباط هستند .
«این یاد داشت بر اساس دیدگاه های زنده یاد دکتر حسین عظیمی در منابع زیر تدوین شده است» :
۱-عظیمی ، حسین .نقش آموزش و پرورش در توسعه ،(۱۳۸۱) ، آموزه شماره ۱۶
۲-نورمحمدی ، خسرو . آموزش ابتدایی و آینده توسعه و تمدن ایران از دیدگاه دکتر حسین عظیمی ،(۱۳۹۲) ، سایت خبر اقتصادی