آموزش وپرورش در ایران باستان
عباس کاظمی عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران
مقدمه : مطالعه تغییر و تحولات تاریخی کشورمان از جنبه های مختلف ، باعث افزایش آگاهی وشناخت ما از فرهنگ وتمدن خود و قدر دانی از تلاش های گذشتگان و تقویت هویت ملی و عمق بخشیدن به نگرش ما می گردد . برای شناخت عمیق تر و بهره مندی از تجارب تاریخی ، به نظر می رسد ، مفید است ، با استفاده از پژوهش های صورت گرفته ، مروری بر تاریخچه آموزش وپرورش کشورمان از باستان تاکنون داشته باشیم . در قسمت اول به آموزش وپروش ایران باستان می پردازیم . امیدوارم مورد استفاده علاقمندان واقع گردد.
دکتر آدلف راپ Adolph-Rapp) ) ایران شناس در یکی از کتابهای خود بنام « مذهب و آئین ایرانیان باستان »می¬نویسد:
«آنچه که در تاریخ ایران بیش از هر رویداد دیگری جالب و تحسین آمیز است و روح معنویات ایرانی را در زندگانی اجتماعی آن نژاد مجسم می نماید، شیوه آموزش و پرورش آنها است. این آموزش و پرورش از کودکی در روح جوانان ایران منشاء احساسات نیک و برجسته¬ای گردیده و آنها را به راه راستی و پیشرفت رهنمون می¬شود. از آغاز زندگی بگونه ای، نیروی روحی و بدنی ایشان را آماده کار می¬کنند و جامعه نیرومند و تندرستی ترتیب می¬نمایند که افراد آن در آینده به آسانی می توانند خدمات شایان و برجسته ای نسبت به وطن و ملت خویش انجام دهند. این شیوه آموزش و پرورش که در زمان شاهنشاهی باستان استوار بوده است. در هیچیک از کشورهای خاوری دیده نشده . چنانچه توجه یونانیان بدان گرائیده که از زمان هرودت آن روش ها را فرا گرفتند و در یونان باستان بکار بستند»
در ایران باستان چهار دوره آموزشی برای کودکان، نوجوانان، مردان و پیرمردان وجود داشته است.
به نوباوگان، راست گویی و تیراندازی و اسب سواری را می¬آموختند . آموزش سحرخیزی، میانه روی، فرمانبرداری، نظم در خوردن و آشامیدن، اجرای عدالت، حق شناسی، احترام همسایه، ورزش-های سنگین، شمشیر زنی و تلاش های دیگر نظامی جزو برنامه کودکان و نوجوانان بود. ایرانیان نخستین ملتی هستند که بر کرسی می نشستند و بر میز غذا می خوردند، نخستین مردمانی هستند که روز تولد خود را جشن می گرفتند و شادی می کردند.
پیشینیان ما که در جهان سروری کردند، برپایه بهره برداری منطقی از جهان و فرآورده های آن، برنامه آموزش و پرورش خود را پی ریزی کردند. چون می دانستند چه می خواهند و هدفشان چیست.
بزرگترین ارزش دستگاه تربیتی یک ملت آن است که دارای هدف باشد . ایرانیان باستان، برای آنکه بتوانند امپراطوری بزرگ خود را خوب اداره کنند، ملل مختلف تحت امر خود را متحد کنند، و پاسخ گوی نیازهای اقوام مختلف باشند به سیستم تربیتی ای نیاز داشتند که بتواند جوانانی را برای احراز مسئولیت های اجتماعی، لشگری و کشوری و نگهبانی مرز و بوم گسترده کشور تربیت نمایند. بنابراین هیچ راهی جز ایجاد سیستم آموزشی متناسب با نیازهای جامعه را نداشتند. قدیمی ترین روش تربیتی و پرورشی نزد ایرانیان، تربیت رادمردی و پهلوانی بوده است، وجود واژه های شیرینی در زمان پارسی مانند: پهلوان، قهرمان، رادنژاده، گو، دلیر، نیو، پیلتن، نامدار، گیو، سردار نمونه دلبستگی و علاقمندی به این شیوۀ تربیتی می باشند.
چرا ؟ چون به پرورش افرادی نیاز داشتند که منافع فردی را فدای منافع ملی کنند، سیستم آموزشی می بایستی مسئولیت و تعهد اجتماعی را در آنان پرورش دهد جملاتی در اوستا در فصل آتش نیایش آمده است که ، شاهد این مدعاست.
« ای اهورا مزدا فرزندی بمن ارزانی فرما که با تربیت و دانا باشد و در هئیت اجتماعی داخل شده و به وظیفه خود رفتار نماید. فرزند دلیر و محترمی که نیاز دیگران را برآورد. فرزندی که بتوانند در ترقی و سعادت خانواده، شهری و کشوری خود بکوشد»
در ایران باستان ، جوانان پارسی باید صبح پیش از طلوع آفتاب با صدای بوقی که از مفرغ ساخته شده بود ، برخیزند، و در دسته¬های پنجاه نفری در محلی جمع شوند، سپس هر دسته زیرنظر فرمانده خود، تا یک فرسخ می دویدند و پس از آن درس روز گذشته را با صدای بلند جواب دهند تا ریه آنها ورزیده شود. کودکان را به سرما و گرما عادت می دادند، آموزش عبور از سیلاب ها را بدون تر شدن لباس و اسلحه به آنها می دادند، به آنان نگهبانی شب و خوردن میوه های جنگلی آموزش می دادند و مسابقه هایی مانند دو، ارابه رانی، جنگهای تن به تن ترتیب می دادند و به نفرات اول تا پنجم پاداش و جایزه می بخشیدند، میانه روی، قناعت، خیرخواهی، کوشش، آبادی و کشت کاری جزء برنامه های تربیتی بود. دروغ گویی، آلودگی آب و عهد شکنی ناپسند و مطرود بود.
صلح آریایی:
کاملاً روشن و بدیهی است که توسعه همه جانبه و گسترش دانش و صنعت همیشه در سایه صلح و امنیت و آرامش مقدور بوده و هست، در اوستا به پدران ما آموخته بودند که:
« ما صلح و سلامتی را می ستائیم، که جنگ و ستیز را درهم می شکند. و من می ستایم آئین مزدیسنا را که طرفدار خلع سلاح و ضد جنگ و خونریزی است . و من اقرار دارم و استوارم به آئینی که طرفدار خلع سلاح و صلح عمومی در جهان بوده و دور کننده هرگونه ستیزه و خون ریزی است.»
رنه گروسه( GROUSSET- Rone) مولف تاریخ صنایع شرق نزدیک می نویسد: ایرانیها در صحنه تاریخ در نظر ما بدون تردید یکی از شریفترین نژادهای دنیای قدیم به شمار می آیند. حس شرافت و روح جوانمردی آنها بعد از سبعیت و توحش آشور و بابل آرامش دهنده روح است. یونانیان، ایرانیان را هماوردهای قابل و مافوق دیگران بر می شمردند. ایرانیها و رومیها تنها دو ملت دنیای قدیم بوده اند که توانستند امپراطوریهای بزرگ و با ثباتی ایجاد نمایند. یکی از افتخارات بزرگ دولت هخامنشی این است که پدید آورنده اولین صلح عمومی و وسیله وحدت شرق وسطی گردیده است. در واقع نتایج نیکوی آن سیستم آموزشی و تربیتی است که افتخارات باستانی را برای ملتی بزرگ و کهنسال رقم زده است. سیستم آموزشی ای که مبتنی بر آموزش فدارکاری ، کار وتلاش ، پرورش تعهد و احساس مسئولیت اجتماعی ، صلح خواهی ومتناسب با نیازهای روز جامعه بوده و مدیران با تدبیری را برای اداره وتوسعه کشور پرورش داده است . هنوز هم همان معیار های دیرین ضروریات سیستم آموزشی مناسب برای توسعه همه جانبه امروزی هستند.
برگرفته از : بختور تاش، نصرت الله – مکتب مام / سال ۱۳۴۸ شماره ۸